تقویت نگاه سیستمی و فرآیندی به فعالیتها در سازمان که از توجّه و شناخت صحیح نیاز مشتری آغاز و با کسب رضایت وی به پایان میرسد، کار بسیار تخصصی و مهمّی است که علاوه بر زمینههای دانشی مدیران سازمان، از فرهنگ سازمانی حاکم بر کارکنان، به ویژه گروه تصمیم ساز و تصمیمگیر مجموعه نشات میگیرد. در حقیقت، گذر از دوران وظیفه محوری به فرآیند محوری، توجّه متوازن به تمامی ذینفعان و مهندسی مجدد و مستمر فرآیندها با هدف ارزش آفرین و بهینهتر کردن آنها، مسیری است که ما آن را با علم و آگاهی قدم در آن گذاشتهایم.
اعتقاد مدیران ارشد شوان بر تخصص گرایی و برنامه ریزی و حرکت بر مدار دانش روز، ما را در جایگاهی قرار داده است که با پایهریزی و استقرار سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (ERP[1])، تَمامی فرآیندهای تولید، از تامین مواد اولیه تا فروش، به صورت سیستمی و یکپارچه برنامه ریزی، پیگیری و نظارت میگردد. ما براین اعتقادیم که اگر بنیان کار خویش را بر ریشه های استوار و مبتنی بر دانش روز و نیروی انسانی متخصص بنا نهیم، بیشک این ریشه ها، اگرچه در مسیری دشوارتر، سرانجام جوانه زده و تبدیل به درختی تنومند خواهند شد
[1] ERP: Enterprise Resource Planning